بخش نخست:
اینکه سالهاست برخی حکومتیان از اصلاح جمهوری اسلامی دم میزنند، عجیب نیست. و باز، اینکه موسوی از دوران خمینی با عنوان دوران طلایی یاد میکند، جای تعجبی ندارد. در واقع آنچه موجب شگفتی میشود، مردمیاند که همچنان بر اصلاح قانون اساسی جمهوری اسلامی و امثال موسوی باورمند هستند. این دیگر تقلبهای امثال شریعتی و زرینکوب با چهارده سده پیش نیست که ناآگاهی مردم از تاریخی به این بلندی قادر به توجیه فریبخوردگیشان باشد. وقتی موسوی عصر خمینی را دوران طلایی جمهوری اسلامی میخواند، دارد از زمانی حرف میزند که پای از سه دهه اخیر فراتر نمیگذارد و مخاطبین او نیز یا خود آن دوران را تجربه کردهاند، یا متعلق به آن دوران نیستند اما به واسطه بسیاری از رسانهها (از جمله تلوزیونهای جمهوری اسلامی) با اندیشههای خمینی و اوضاع و احوال ایران در آن دوران، آشنایی کافی را دارند.
بخش دوم:
جمع اضداد است این آقا چرا؟
رومی روم است یا رومینما؟
او مخالف با حکومت نیست لیک
بهر اصلاحات دارد اشتها!
زیر نام «پیرو خط امام»
چیست این عشوهگری و این ادا؟
او گرفتار فراموشی شدهست
یا سخن میراند از روی ریا؟
خط مشی رهبرش پرواضح است
مانده مدرکها از آن دوران به جا
خط بطلان بود خط آن امام
بر تن آزادی و ایران ما
جمع اضداد است این آقا ولی
ملتی هستند با او همصدا!
بهر او و ملتش دارم طلب
من ز درگاه خداوندی شفا
3 امرداد 2569